نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

شش روز از عید غدیر میگذره...از اون روزی که من برای فکر کردن درباره ادامه رابطه با اون مهلت گرفتم.....برای مدت نامعلوم.....

طی این مدت هزار جور فکر کردم.....نمیخوام چون به نظرم نامتناسبیم و بدبخت میشیم

میخوام چون خیلی پاکه...اصلا قابل مقایسه با این آدمایی نیست که شرایط دیگه شون خوبه...

دیروز که مسیج زد که فقط میخواستم حالتو بپرسم٬همین!!!  کلی  خوشحال شدم اما بر اساس قولی که داده بودم  بهش  جواب ندادم!

خدایا یعنی عاقبت چی میشه؟

به شدت قاتی یا قاطی کردم......خداااااااااااااا..........