نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

شانس

بدشانسم....همیشه نبودم اما اخیرا شدم

نه شایدم خیری توی این قضیه است.....و من نمیدونم

هرچی هست خدا به خیر بگذرونه

خودمو سپردم دست روزگار

مدتیه کارهام داره بدمن برنامه هدفدار پیش میره٬بدون انصراف از پایان نامه قبلی دارم رو موضوع جدید کار میکنم اما اونم درست پیگیرش نیستم

با او هستم و به سایرین جواب نمیدم در حالیکه نمیدونم سرانجام کارم با او چی میشه

توبه شکن حرفه ای شدم و ککم هم نمیگزه

خدایا رهایم نکن

آشتی

فعلا روزهای قشنگ آشتی رو میگذرونیم...تا کی باز آسمونمون ابری بشه