نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

بعد از مدتها

بازم به سرم زد که بنویسم....هرچند الان با اون وقتام خیلی فرق دارم.حالا کنار همه زندگیم یه چیز دیگه ست٬یه چیزی که عجیبه...گاهی ناراحتم میکنه و گاهی خیلی خوشحال...گاهی نمیدونم از دستش به کجا پناه ببرم و گاهی دلم واسه کاراش تنگ میشه
نظرات 1 + ارسال نظر
هیلدا دوشنبه 25 مهر 1384 ساعت 04:51 ب.ظ http://www.hildabihamtast.blogsky.com

سلام
چیه که یه وقتایی ناراحتت میکنه و یه وقتایی خوشحال...؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد