از قدیم و ندیم آدما عشقولانه در میکردن....
تو عصر حجر زن می نشست تو خونه و گرز مرد رو پاک میکرد...مرد هم که از شکار برمیگشت دم غار که میرسید یه نعره میزد٬یعنی:زن!عشقم کف پات
اونا هرروز از این عشقولانه ها داشتن و با هم خوش بودن(جدا تصور اجدادمون با اون سادگی خیلی جذابه)
اما حالا تو این عصر٬نمیگم که عشق نیست یا محبت از دلها رفته یا آدما از هم دیگه دورن...نه....شاید نسبت به قدیم فاصله ها بیشتر شده باشه اما هنوزم وقتی دلت تنگه...وقتی یه شونه واسه گریه میخوای ...وقتی دلت میخواد اشکات تو بغل یکی دیگه جاری بشن....اگه تو هم شونه غم کس دیگه ای بوده باشی...حتما همراه تنهایی و دردت رو پیدا میکنی
خب پس چمون شده که تو این روز عشقولانه احمقانه یادمون میفته که باید محبتمون رو با گل قرمز آتیشی و شکلات و خرس و گربه نشون بدیم
من از این خط کشی بی احساس حقیقی عشق متنفرم
اینا رو گفتم که بگم به درک که عشقولانه ها می پرند
خوب بود
سلام
چی بگم از عشق ...............
اوهوم..
سلام دوست من
نات بد
به من سر بزن -- شاید تلنگر باشم --
تا سلام ...