نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

نوشته های یک روح تنها

وقتی پا رو زمین گذاشتی٬تنهایی ات هم شروع شد.

واینگونه شادیم دیر نمی پاید.....در کشاکش اصرار تو و انکار من...خواستن تو و نتوانستن من....اینجاست که من هنوز تنهایم....یک روح تنها

نظرات 1 + ارسال نظر
سیروس سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1385 ساعت 11:29 ق.ظ http://sj.blogsky.com

چند روز پیش به خدا یه لیچاری گفتم و طعنه زدم بهش که دو تا جنس آفریدی با اون همه اهن و تولوپ نتونستی یه کاری کنی که اینقدر نسبت به خواسته های هم بیگانه نباشن؟!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد