حالم بده....هرچی هم که درجه تبم ۳۷ باشه اما بازم حالم بده.
عصبانیم از خودم برای این روزها...دندونیو که فقط کمی سوراخ شده بود سپردم به دندونپزشک و الان ۳ روزه که از درد دندون و سردرد ناشی از اون هیچ کاری نمیتونم بکنم....درس که بی خیال
رمز کارت اعتباریمو طی یک حادثه حواسپرتانه اشتباه وارد کردم و بانک محترم هم کارتمو قورت داد و گفت ۲ هفته دیگه بالا میاردش...تازه باید ۲۰۰۰ تومن هم بابت این لطفش پیاده بشم...ای دریغ ...تا ۲ هفته شدم انگل جیب بابا....ای دریغ....مامان میگه:آنی تو انقدر گیج نبودی.....ای دریغ....
این روزا خیلی استرس دارم.....من و این همه نگرانی.....پس اون چی؟اگه همه چی درست بشه چی میشه.....فکر کن؟!
دیروز در یک اقدام عجیب پروپوزال پایان نامه مونو تصویب کردم...اولش خیلی خوشحال شدم اما الان دارم فکر میکنم خب که چی؟
نه واقعا حالم بده....
ایول پایان نامه .
ایول فوق.
«اقیانوسی به من قرض بده»*. اقیانوسی به عمق آسمان. میخواهم ته اقیانوس چاهی بکنم. سطلها را کنار چاه بگذارم. از چاه آب بکشم. وقت رفتن است. سطلهای آب را دست به دست برسان به من که دلم دارد میسوزد.
بعضی وقتا حال همه ما بدمی شه... این قانون زندگی کردن شده...
امیدوارم زودتر حالت خوب شه!؟!!
نه عزیزم. از این فکرا نکن. حال همه هم بد میشه هم خوب. تا حال بد نباشه حال خوب معنی پیدا نمیکنهو تا حال خوب نباشه اون یکی بی معنی میمونه...این چه کارتیه که دوهفته باید بمونه تو شیکم بانک و تازه دوهزار تومنم باید بری پایین؟ منم از این کارها زیاد کردم اما نه منتظر دو هفته شدم و نه جیبم سوراخ شد...راستی این مدتی که گذشت به هیچکس سر نزدم. اما شرمنده...موفق باشی...
ولی داری بهتر میشی . موفق باشی